نمایشگاه خورشید سیاه
توضیحات و استیتمنت نمایشگاه
خورشید سیاه نقاشیهای طلیعه کامران و یا به صورت کلی بیان غیرِ کلامی او را میتوان در سطوح مختلف گفتمانی کنکاش نموده و تشریح کرد که این سطوح از فیگوراتیو تا انتزاعی در نوسان است: در گفتمانِ تصویری کامران ما هرگز با انتزاعِ کامل و یا فیگوراتیو کامل مواجه نمیشویم، بلکه با نوعی درجهبندی از این دو سطح روبهروئیم. در نقاشیهایی که بیشتر به سویِ گفتمان انتزاعی پیش میرود، تحرّک ریتم، تیرگی پالت رنگی، قدرت قلممو و درهمشدگیِ رنگ و خط بیشتر نمایان میشود. در واقع هر چه از بعد فیگوراتیو در آثارِ کامران به سوی بعد انتزاعی پیش میرویم با ساحتی مواجه هستیم که ما آنرا ساحت نشانهای مینامیم و این ساحت در مقابل ساحت نمادین قرار میگیرد که بیشتر با بیان فیگوراتیو در ارتباط است. گفتنی است در ارتباط با دو ساحت نمادین و نشانهای نیز نمیتوان از مرزبندی ویژهای در ادراک آنها و در عرض یک اثر سخن گفت، بلکه این دو تنیدگی کامل داشته و هر یک در شرایط گفتمانی به دیگری تبدیل میشود و شاید از همین روست که هر گفتمان تصویری و غیر تصویری، ساحت نمادین و نشانهای ویژۀ خود را دارد. بدین ترتیب و از طریق این دو ساحت، کامران در ساحت معنا غور و کاوش کرده و این دو ساحت معنایی را چون تار و پود به هم میتند و بیننده را دعوت به کشف سپهرِ گستردۀ معناییِ آثارش مینماید. او و بیننده از دل سیاهیها خورشیدی برمیآورند تابان و پرتو افروز که راه به هیچ سیاهی و تباهی ندارد. سهراب احمدی